نامه سرگشاده عنواني وزيرمعادن و صنايع افغانستان
از طرف تعدادی از کارمندان فابريکه کودوبرق مزارشريف از طرف تعدادی از کارمندان فابريکه کودوبرق مزارشريف




با اظهار امتنان از تعهد و رسالت دست اندرکاران مشعل ، مطلب مستندی که از واقعیت ان هیج یک از باشنده گان ساحه رهایشي و کارمندان تصدی فابریکات کود و برق انکار ندارند. جهت نشر ارسال داشتیم امید واریم که موضوع را بدون تصرف وسانسور نشر بدارید.


جناب محترم وزير صاحب معادن و صنايع مطالعه فرمايند ! با ايجاد حکومت قانونی و تثبيت امنيت نسبی در کشور انتظار آن می رفت تا قانون و شيوه قانونيت با همه ابعاد ان با خودخواهی و من گرايی ها تعويض گردد . انتخاب رياست دولت با همه سوال های که در مورد ان وجود دارد بازهم می توانست روزنه يي از اميدواری را بر روان تاريک جامعه بگشايد . اما با تأ سف فراوان اين همه ارزو ها صرف در پندار ها باقی ماند ولی در عمل همه ان شيوه ها بدبختانه در چوکات قانون با شدت بيشتری برجامعه ناتوان ما تحميل يافت . يکی از مواردی که مي توان بدان اشاره نمود وضع تصدی فابريکات کود و برق مزارشريف است . انهاييکه فعلأ در ان تصدی مصروف انجام وظايف اند بخوبی از وضع اگاهی دارند .و اينکه جناب شما با وجود سفر اخير تان متوجه اين امر نشديد . شايد ناشی از سفرعجولانه تان باشد و شايد هم بيگانه بودن با شرايط و وضع فلاکتبار کشور . بهر حال انچه که بايد صورت می گرفت و انتظار می رفت و وعده داده شده بود صورت عملی بخود نگرفت .
جناب محترم وزير صاحب ! با اينکه شما در جريان تقرر انجنير عبدالرحمن در خارج تشريف داشتيد و مسووليت اين وزارت بدوش شما نبود ولی بعداز تعهد در مقابل مردم و ادای حلف وفاداری به مردم هر گاه اين حلف را نسبت به آقای کرزی محسوب نداريم . می بايست در زمينه شناخت شخصيت و استعداد های ذاتی و اکتسابی روساي واحد های دومی و در مجموع امرين بخش های مربوط خود داخل اقدام می گرديديد . و ازنقطه نظر کار ايی ، درجه تحصيل ، تجربه کاری و ساير مميزاتی که برای مديريت موسسات بزرگ در الفبای ان تذکر رفته تعمق می نموديد و حدود صلاحيت های انانرا نه به مقررات پوسيده و دست وپاگير قرون قبل بلکه با اصدار هدايات مشخص و رهنمودی تثبيت می نموديد . سوال درينجاست که ايا جناب شما در جريان قرار داريد که جناب بزرگوار محترم انجنير عبدالرحمن که خود را ديپلوم انجنير می خواند ، تحصيلات تخصصی خود را واقعأ از موسسه علمی که ادعا دارد اخذ نمود ه و يا اينکه مانند ساير کلاه بازان ساخته و پرداخته خودش می باشد . ايا شما در جريان قرار داريد که اقا پسر به کلاه نرسيده سر می قاپد : شايد شما در جريان قرار نداشته باشيد که زمانيکه جناب شان در ان تصدی بازديد کاری داشتند جهت مصارف شان مقادير هنگفت پول از خزانه ان تصدی برداشت گرديده و در جريان سفر اخير عبدالرحمن خان باشی تصدی فابريکا ت کود وبرق ( بر اساس اظهارات خودش ) به عنوان تحفه وطن به مقدار چندين سير بادام ، پسته و غير ه تنقلات انهم از جيب دولت برداشت نموده و هر گاه جناب شان ازين مسايل بی اطلاع اند که وای برما ، و هر گاه اطلاع داريد خداوند ما بيچاره ها را در پناه خود داشته باشد .
به هر حال يکی از رهکار های اين رئيس جوان تصميم عجولانه وی مبنی برتعويض تعدادی از کادر های ورزيده اين تصدی و هديه ان بست ها به دوستان و اشنايان نظر به سفارش يکی از مقامات بالايی که خود نيز برتناب بافته ان مقام معلق است می باشد . که اين تصميم او با وجود مخالفت معاونينش و با وجود رسوايی ها جنبه عملی يافت . ولی از انجاييکه می گويند تناب ادم عجول کوتاه است . اين تصاميم او با زهم به رسوايی ديگر ی خاتمه يافت . که با تعين شخص ديگری از جانب شما ، اين شيرينی ناچشيده را بکام او تلخ گردانيد . جناب محترم وزير صاحب ! هر گاه شما انگونه که اظهار می داريد واقعأ در نظر داريد تا يک اداره سالم را ايجا د نماييد لازم است تا موارد آتی را در نظر داشته باشيد : - در تعين و تقرر کادر ها در پست های حساس واحد های دومی بخصوص کسانيکه در راس يک اداره مستقل مانند تصدی فابريکات کود وبرق ، تصدی سمنت غوری ، تصدی افغان گاز ، تصدی نساجی و ساير واحد ها اصل شايستگی ، اهليت ، تجربه کاری ، تحصيلات مسلکی را در نظر بگيريد . - مسئله ديگری که بايد به ان توجه داشت تفهيم و حتي تذکر اين مطلب حين تقرر هريک روسا ، مبنی بر رعايت اصل شايستگی و تحصيلات در پست های مهم واحد های دومی . - رعايت اصل بي طرفی و حذر از تعلقيت های قومی ، قبيلوی ، زبانی و ساير مواردی که با لای حسن کار تاثير منفی می گذارد .
ضرب المثل مشهوری است که می گويند کار بايد به اهل کار سپرده شود . با تعين و يا بهتر است بگوييم تحميل رئيس جديد در فابريکات کود وبرق ، انتظار می رفت تا به مصداق اين مثل معروف ، امور بی سرومان اين اداره ، سرومانی بگيرد . و ضرب المثل مشهور وطن ما که الحمدالله ورد هريک از بزرگان دولت و اهل دموکراسی خواه کشور گرديده مصداق پيدا کند . اما تاسف فراوان که اين خواب ما نيز تعبير درستی نداشت . رئيس صاحب جديد التحميل تصدی فابريکات کود وبرق ، که می گويند تحصيل مسلکی ندارد و سوانحی که در مجله "شهرک ما" ارگان نشراتی ان تصدی چاپ گرديده در مورد تحصيلات عالی او دستکار ی گرديده ، و همچنان سوابق او در مسايل اداری در ولسوالی قرمقول اندخوی نيز انچنانکه تذکر رفته سالم نبوده و عودت او از جمهوری ترکمنستان نيزبه اساس ملاحظاتی بوده که مقامات جمهوری ترکمنستان عذرش را بخواهند . اولين شاهکارعجولانه موصوف تعويض يکتعداد از پرسونل با تجربه ان تصدی با افراد واشخاص دلخواه و سفارشی که بيشتر متوجه کادر های ورزيده ساير مليت های برادر بوده ، چنانچه تعويض تعدادی از کارکنان با افرادی که از مليت خودش واستعداد وشايستگی اجرای ان کار را ندارند وبسا اوقات در امور غير حرفوی وبا استفاده از شناخت های شخصی شان به کار های بيرونی می پردازند ، بوده که انهم ناشی از سفارش يکی از مقامات عاليرتبه دولتی باشد و توزيع دوفاميلی ها به يکی از وابستگانش ، تقرر بيشتر از پنج نفر از نزديکانش در مربوطات تصدی که حتی در مورد محل کار و چگونگی کار ان بی اطلاع اند و اخذ امتياز ی شش فيصدی فوق العاده واضافه کاری که کارگران مستحق آن اند و . . . چندين موارد ديگر که الحمدالله هيچ موضوع پشت پرده قرار نمی گيرد .
اما چنانکه می گويند ديوار کج را بقايی نيست ، شنيديم که شخص ديگری از وزارت معادن وصنايع به بستی که در همين نزديکی ها به يکی از دوستانش به سفارش يکی از بزرگان دولت که خدمات فراوانی را در پروسه انتخابات به جناب محترم کرزی نموده بود ، هديه نموده بود تعين گرديده است که نمی تواند از آن سرپيچی نمايد . حالا جناب رئيس در دو راهی قرار گرفته و ضرب المثل مشهور وطن ما که می گويند ( روبرو کوره اهنگری و در عقب . . . ، جانم بگو کجا می پری ) و عفت قلم اجازه نمی دهد تمامآ بروی کاغذ اورده شود در مورد او مصداق پيدا نموده است . ازجانبی سفارش مقام بالايی و ازجانبی احکام قانونی مقام وزارت اما به هرحال می گويند که آب از سر گذشت چه يک نيزه و چه صد نيزه .. . امکان دارد دراين موردنيز شاهکار ديگری بخرچ دهد و رسوايی ديگری را مرتکب شود که هم لعل بدست ايد و هم يار نرنجد . اين موضوع مارا به ياد بازی های دوران طفوليت می اندازد که چند بچه باهم جمع می شديم و بازی ( الم - دولم – اسپاتنگ – اکا کشی دل وزير - وزير تنگ – پير – پادشاه ) و جناب رئيس صاحب ديپلوم انجنير !!! عبدالرحمن نيز مير اين بازی است ببينيم برنده کی خواهد بود در صورتيکه ازين معضله با وجود قربانی يک تعداد استعداد های ديگر بدر امد . بايد به استعداد او افرين و مرحبا گفت و به انکه اورا تحميل نمود صد افرين فرستاد !
مزارشريف افغانستان 19 حوت سال 1383 خورشيدی
March 9th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها